بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسین ( ع ) : « اگر برای مرد عاقل و خردمند حادثه ای رخ دهد اندوهگین نمی شود ، بلکه با حزم و دوراندیشی زنگ رنج را از دل می زداید و به مدد نیروی خرد چاره جویی کند .»
ما می توانیم با نیرویی که در اختیار داریم با ناسازگاری ها و نا کامی ها که از هر سو به ما روی می آورند به مبارزه برخیزیم . ما به کمک تدبیر و به پرداختن به کارهای مثبت می توانیم خود را از بار فشار هیجان و آشفتگی خاطر نجات دهیم و شادمان شویم و در خویشتن احساس رضایت کنیم و از گام نهادن در جاده های نا صواب و زیانبار مصون بمانیم. منتظر نظر های شما عزیزان هستم ....
با سلام
و با تشکر از شما برای انتخاب این سایت
امیدواریم که بتوانید مطلب مورد نظر خود را در این سایت یافت نمایید.
چه کسانی را خدا هدایت نمیکند؟
نخست کافران را (کذالک یضل الله الکافرین) زیرا خود نخواستهاند که به آستان عبودیت راه یابند و از درگاهش نعمت هدایت بخواهند. دوم ستمکاران را (والله لایهدی القوم الظالمین) که به حقوق خداوندی و حریم حق اجتماع تجاوز کردند و از منطقه فطرت و سلامت بیرون جستند و خشم خدای را برانگیختند و به هدایت راه نیافتند. سوم زشتکاران را (و ما یضل به الا الفاسقین) که در لهجه عفن گناه غرق شدند و دامن به معصیت آلودند و آنسان زنگار گناه بر آئینه دل کشیدندکه دیگر نتوانستند انعکاس شعاع هدایت را دریابند، پس گناه با خود آنهاست که چراغ فطرت را در نهاد خویش خاموش کردند و خود را از قابلیت هدایت انداختند و مسلم است که اگر به سوی خدا بازگردند و از کفر و ظلم و گناه پاک شوند، خدای هم آنها را از بهره هدایت بهرهمند خواهد ساخت.
متن سینه زنی سنگین شهادت امام حسین علیه السلام
بنگر به روی نیلی و دل فکار زینب
تو ببین که رفته برباد همه برگ و بار زینب
نظری نما که افتاده گره به کار زینب
چه کنم که رسم عشاق و شده نثار زینب
برسم به پای نیزه مه شه سوار زینب
که نما یک محرمی در بر و در کنار زینب
شده گیسوی تو لیل و رخ تو نهار زینب
که خزان زده به باغ گل نو بهار زینب
بدرخش بر دل من مه شام تار زینب
دف و چنگ و سنگ و بودو دل پر شرار زینب
که تویی امید و عشق ثمر و نگار زینب
چه رسد که خیزران بود و لب تو یار زینب
تو مگر خبر نداری زدلم قرار زینب
به سر کوچه و بازار فتاد گذار زینب
چه کنم که این خرابه شده چون دیار زینب
من که مانند نى در نوایم عاشقم عاشق کربلایم
روز و شب در غم و شور و شینم عاشق کربلاى حسینم
خادم کوى آن نور عینم عبد درگاه آن مقتدایم
گر چه بگذشته دور جوانى لیک در پیرى و ناتوانى
بلبل آسا کنم نغمه خوانى تا که باشد طنین در صدایم
یا حسین جز تو شاهى ندارم جز تو شاها پناهى ندارم
عاشقم من گناهى ندارم حق بود شاهد مدّعایم
یا حسین اى عزیز پیمبر زاده عصمتِ پاک داور
زیب عرش خدا پور حیدر با غم و عشق تو آشنایم
من چو مجنون صحرا نوردم آشنا با غم و رنج و دردم
تا فداى وفاى تو گردم در رثایت سخن مى سرایم
گشته ام تا به مهر تو پاى بند گر جدا گردَدَم بند از بند
نگسلم از تو یک لحظه پیوند اى شهید سر از تن جدایم
یا حسین جان عالم فدایت جان به قربان مهر و وفایت
بین که (مردانى ) با وفایت اشک خون ریزد از دیده هایم
حق به محشر چو خواهد حسابم در سؤ الش بود این جوابم
ذاکر زاده بو ترابم مرثیت خوان آل عبایم
دلبری کار چشات،من که میمیرم برات
آرزوم اینه باشم،بین کشته مرده هات
مُردم از تیر نگات،از صدای آشنات
پاره شد بند دلم،با هوای کربلات
از تب عشق تو میسوزه تنم،تازنده ام سینه زنم
ارباب بی کفنم
کربلا یا کربلا
حسین ارباب بی کفنم
زیر بارون توأم،مست و مجنون توأم
بی خبر از غصه ها،تاپریشون توأم
ذکر لب های منی،دین و دنیای منی
بی نیاز از عالمم،تا تو آقای منی
جاریه اشک این چشمای ترم
پای ایوون حرم،ارباب بی کفنم
کربلا یا کربلا
حسین ارباب بی کفنم
عالم آرا تا ابد،دل ربایی می کنی
با نگاهت قلبم و کربلایی می کنی
قُل هوالله احد
بعد الله الصمد
قُل امیری یا حسین
قُل ابوفاضل مدد
بی قرارم ای ماه کرببلا،ای شاه کرببلا
ارباب بی کفنم
کربلا یا کربلا
یاندیم ای باجی سم-ی-زهریدن، قاره بخت اولان زینبیم اویان
جان وئریر گؤز آچ قارداشون حسن، اودلارا یانان زینبیم اویان
دورگینان نه غفلتده یاتمیسان، ییخدیلار باجی خانیمانیوی
تازه دن کینه یاسه باتمیسان، باغلی قویدولار دودمانیوی
دوغرانیب جیگر داده چاتمیسان؟ ائتدیلهر خزان گولسیتانیوی
زهر ائدیب منیم گؤر نئجه باجی قدیمی کمام زینبیم اویان
آچماسان گؤزون خواب-ی-نازیدن، درد - و- غم سنه برملا دگیل
ای بلا چکهن راه حقیده بو بلا هله سون بلا دگیل
یئر مدینه دیر، جان وئرهن حسن قورخما ای باجی کربلا دگیل
یوخدو قدرتیم سسلییهم سنی، باغریم اولدو قان زینبیم اویان
یوخدو طاقهتیم نازیوی چکهم یاتما بیر بئله ای اسیر- ی- شام
یاندی دیل-دوداق دوغرانیب جیگهر سنده منله قویما تک یانام
دور حسینیوی ایله باخبر، هارداسان حسین جان وئریر امام
ای جوانلاری الده دوغرانان خئیمهسی یانان زینبیم اویان
سو گتیر باجی سیل بو منزیلی، زهر- ی- کین دگیب گور لیباسیمه
دور تدارکی گؤر آنام باجی، قونشولار گلهر ایندی یاسیمه
آل-ی-هاشیمی گئت اویاتگیلان، وئر خبر باجب نازلی قاسیمه
دئ آتان اؤلور هارداسان بالا، قان حنا یاخان زینبیم اویان
آز قالیب گئجه؛ دان سؤکولسه گر، یاییلار باجی عالمه خبر
عون - و- جعفری، اکبری اویات، کوفه ناییبی مسلمه خبر
کربلا علمدارینی چاغیر، وئر منیم ابالفضلیمه خبر
قوم- و- قارداشیم سسله سن گله، گوللـهری سولان زینبیم اویان
وقتیم آز قالیب ای آنام باجی، منله بیر زمان ائله گفتگو
دور چاغیر گؤروم اهل عیالیمی، ناتوان ائدیب چوخ منی عدو
دوغرانیب جیگر اؤلدورور منی، کوپهدن باجی ایچدیگیم بو سو
قارداشون گئدیر گل وداع قیل، بی خبر یاتان زینبیم اویان
نادری بو غم دفترین قوتار آز قالیب قلم دفتر آغلاسین
زهر-کینایلهن جان وئریر حسن، وقت اولوبدو پیغمبر آغلاسین
فاطمه اوغول وای دئییب گله، باشینه ووروب حئیدر آغلاسین
کربلا غریبی حسینیمه سینه داغلییان زینبیم اویان
منبع: کاروان حجاز - اثر قدرت اله نادری
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
امشب شب عاشورای خسرو خوبان است - از بهر هفتاد و دو تن زهرا پریشان است
جن و ملک زین ماجرا غمگین و نالان است - در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
امشب حسین بن علی اندر دعا باشد - تا صبح مشغول عبادت با خدا باشد
فردا سر نورانیش بر نیزه ها باشد - در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
امشب به خیمه اصغر شیرین زبان خواب است - فردا ز سوز تشنگی نالان و بی تاب است
در کربلا از بهر طفلان آب نایاب است - در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
فردا حسین تشنه لب تنهای تنها می شود - از ظلم جور کوفیان افسرده زهرا می شود
گریان ز هجر اکبرش غمدیده لیلا می شود - در عالم، در عالم فریاد شور و شین است
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
فردا در این صحرا شود کشته علی اکبر - گردد جدا دست از تن عباس نام آور
باشد حسین بن علی بی مونس و یاور - در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
بخواب ای غنچه ی پرپر، بخواب ای کودک مادر
علی اصغرم لالای، لایی مادرم لالای
عزیزم از چه بیتابی چرا مادر نمیخوابی؟
گمانم تشنه آبی، علی اصغرم لالای
مزن آتش به جان من، مبر تاب و توان من
ببین اشک روان من، علی اصغرم لالای
چرا مادر علی جانم نمیگیری تو پستانم
چه میخواهی نمیدانم، علی اصغرم لالای
عزیز من مکن غوغا بخواب ای کودک زیبا
مسوزان قلب مادر را، علی اصغرم لالای
مزن آتش دل من را مسوزان حاصل من را
علی اصغرم لالای، لالایی مادرم لالای
چه شور است این به سر داری، مگر میل سفر داری؟
مکان و منزل من را علی اصغرم لالای
نخوابم در کنار تو خزان گردد بهار تو
چنین مادر مکن زاری، علی اصغرم لالای
پای درس استاد (مرحوم آیت ا... آقامجتبی تهرانی(ره))
وقتی میخواهی از خدا تقاضا کنی،
نگاهی هم به سوابق گذشتهات بکن.
اگر اشتباه کردهای، اوّل معذرت خواهی بکن!
و بگو: خدایا! من را ببخش ..
و بعد هم وقتی که میگویی بد کردهام، نیتت این باشد
که دیگر خطایی مرتکب نشوی و بعد با صدق نیّت، استغفار کن.
خدا می فهمد که من از ته دل طلب بخشش میکنم یا نه؟
او شرمندگی من را بهتر از خودم درک میکند.
مهم این است که امشب خدا به دل من و تو نگاه می کند.
این متن روایت است که:
هنوز که استغفرلله را نگفتهای، صحیفه را پاک و تطهیرمان میکند.
خدا این است..